فرمایشات گهر بار مقام معظم رهبری
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد




سفارش کد بارشی

language='JavaScript' type='text/javascript' src=http://up.doostqurani.ir/up/doostqurani/js/m-seyedali.js' >

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 41
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 51
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 53
:: بازدید ماه : 131
:: بازدید سال : 711
:: بازدید کلی : 12899
نویسنده : منتظرالمهدی(عج)
پنج شنبه 5 تير 1393




:: برچسب‌ها: سم اللّه الرّحمن الرّحيم ايّام سالگرد ولادت مبارک پرفيض حضرت بقيّةالله (ارواحنافداه) و تبرّک ايّام ماه مبارک شعبان به اين ولادت بزرگ و مبارک را تبريک عرض ميکنيم , ان‌شاءالله خداوند متعال، شما را، ما را جزو پيروان اين بزرگوار قرار بدهد، جزو شيعيان اين بزرگوار به‌حساب بياورد , و تشکّر ميکنيم از جناب آقاى رى‌شهرى و همکاران عزيز و محترمشان به‌خاطر اين هديه‌ى ارزشمندى که به‌مناسبت اين عيد به جامعه‌ى اسلامى و جامعه‌ى علمى تحويل دادند؛ يعنى همين دانشنامه‌ى مهدويّت، (2) با اين خصوصيّاتى که ذکر کردند، که خصوصيّات مهمّى است , به نظرم ديروز يا پريروز کتاب را آوردند و من فرصت کردم توّرق مختصرى بکنم؛ به نظرم کتاب برجسته و جالبى آمد , حالا ان‌شاءالله وقت ميگذاريم و کتاب را اوّل تا آخر، ان‌شاءالله مطالعه خواهم کرد , ولى کار، کار بسيار مهمّى است؛ کار بزرگى است , عمده اين است که ذهن متوجّه يک نياز و يک خلأ بشود و همّت براى پر کردن اين خلأ و برآوردن اين نياز برانگيخته شود , اين کارها شده - طبعاً هيچ کارى هم از ما انسانها بدون نقص و قصور نيست - مهم اين نيست که آيا اين کتاب کامل است، يا جامع است، يا نقصى دارد يا ندارد؛ مهم اين است که اين کتاب هست؛ نياز به آن احساس شد و همّت براى توليد آن برانگيخته شد و بحمدالله متولّد شد و به عرصه‌ى وجود آمد , من صميمانه از ايشان و همکاران محترمشان تشکّر ميکنم , يک جمله در باب اين ايّام مبارک و وجود عظيم و عزيز حضرت بقيّةالله (ارواحنا فداه) عرض بکنيم؛ يک جمله هم در باب مجمع شما و پژوهشگاه شما و دارالحديث بعداً عرض ميکنم , در مورد مسئله‌ى امام زمان (سلام الله عليه) شماها خوب کار کرديد و تلاش کرديد و احاطه‌ى به همه‌ى جوانب قضيّه داريد؛ آنچه مهم است اين است که اعتقاد به امام زمان يک بخشى از جهان‌بينىِ اديان است؛ يعنى اديان الهى همچنان‌که در جهان‌بينىِ عمومى خودشان نسبت به عالَم، آدم، منشأ آفرينش و منتهاى سِير حيات بشر - يعنى درباره‌ى مبدأ و معاد - نظر ميدهند، يکى از بخشهاى اين جهان‌بينى - اين مجموعه‌ى عظيمى که زيربناى همه‌ى افکار و تأمّلات و احکام و قوانين و مقرّرات اديان است - عبارت است از مسئله‌ى نهايت سِير کاروان بشر در اين دنيا , مسئله‌ى آن دنيا و آن نشئه، مسئله‌ى ديگرى است؛ مسئله‌ى آخرت است , يک مسئله اين است که بشريّت دارد به کجا ميرود , اگر ما جامعه‌ى بشرى را در طول تاريخ به کاروانى تشبيه کنيم که دارد يک مسيرى را ميرود، [اين] سؤال مطرح است که اين کاروان به کجا ميرود؟ مقصد اين کاروان کجا است؟ منتهااليه اين سِير کجا است؟ اين يک سؤال جدّى است؛ اين بايد در هر جهان‌بينى‌اى پاسخ داده بشود , اديان به اين پاسخ داده‌اند , پاسخهاى نحله‌هاى فکرى غير دينى در اين زمينه يکسان نيست، لکن پاسخ اديان به اين سؤال، تقريباً يکسان است؛ پاسخ مشخّصى است , تا آنجايى که اديان الهى و اديانى را که رونويسى از اديان الهى‌اند، مى‌شناسيم - ولو خودشان هم الهى نباشند، امّا پيدا است اصول و قواعد کار را از اديان الهى گرفته‌اند - همه معتقدند که اين کاروان در پايان، در آخر راه، به يک منزلگاه مطلوب و دلگشا و دلنشين خواهد رسيد , خصوصيّت عمده‌ى اين مقصد هم «عدالت» است؛ عدالت، خواسته‌ى عمومى بشريّت از اوّل تا امروز و تا آخر است , اينهايى که سعى ميکنند در مبانى و تفکّرات اصولى، معتقد به تنوّع و تغيير و تحوّل و مانند اينها بشوند، اين‌را نميتوانند انکار کنند که خواسته‌ى بشريّت از روز اوّل تا امروز چند خواسته است، که از جمله‌ى اساسى‌ترين آنها عدالت است؛ بشر دنبال عدالت [است]؛ هيچ‌وقت از اين خواسته منصرف نشده است و در نهايت، اين خواسته برآورده ميشود، که در آثار ما [آمده] : «يَملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَورا» (3) - در اغلب متون «کَما مُلِئَت» [است]، در بعضى هم «بَعدَ ما مُلِئَت» - اين پاسخ همه‌ى اديان است , در واقع هر فردى از آحاد بشر ميداند که اين سِير عمومى بشر به کجا منتهى خواهد شد , اگر بخواهيم تشبيه کنيم، اين‌جور بايد بگوييم که يک مسافرى يا يک کاروانى از پيچ‌وخم‌هاى دشوار، از معبرهاى سخت، از کوهستانها، از وادى‌ها، از درّه‌ها، از لجن‌زارها، از خارزارها، همين‌طور دارد عبور ميکند، راه را ميپيمايد، براى اينکه خودش را به يک نقطه‌اى برساند؛ اين نقطه کجا است؟ اين نقطه عبارت است از يک اتوبان، يک جادّه‌ى مهم، يک جادّه‌ى باز، يک راه هموار , همه‌ى آنچه در تاريخ بشر تا امروز مشاهده ميکنيم، حرکت در همان کوره‌راه‌ها و در همان فرازونشيب‌ها و در همان خارستانها و لجن‌زارها و مانند اينها بوده است؛ بشريّت دارد همين‌طور اين راه را طى ميکند تا به اتوبان برسد؛ اين اتوبان، دورانِ مهدويّت است، دوران ظهور حضرت مهدى (سلام الله عليه) است , اين‌جور نيست که وقتى به آنجا رسيديم، يک حرکت دفعى انجام بگيرد و بعد هم تمام بشود؛ نه، آنجا يک مسير است , در واقع بايد گفت زندگى اصلى بشر و حيات مطلوب بشر از آنجا آغاز ميشود و بشريّت تازه مى‌افتد در راهى که اين راه يک صراط مستقيم است و او را به مقصد آفرينش ميرساند؛ «بشريّت» را ميرساند، نه آحادى از بشريّت را، نه افراد را، مجموعه‌ها را ميرساند , البتّه اين به معناى اين نيست که در آن‌وقت طبيعت بشر تغيير پيدا ميکند؛ نه، طبيعت بشر، طبيعت ستيزه‌ى درونى و درگيرى درونى ميان خير و شر است , عقل انسان هست، طبع انسان هم هست؛ غرايز انسان احکامى دارند، کششهايى دارند، تمايلات طبيعى انسان کار خودشان را ميکنند، عقل هم کار خود را ميکند؛ اين تنازع در آن دوران هم وجود خواهد داشت , اين‌جور نيست که در آن دوران، بشريّت يکپارچه تبديل بشود به فرشته؛ نه، آنجا هم طبعاً اين درگيرى هست، طبعاً خوب و بد هم در آن وقت وجود دارد؛ منتها راه و جادّه، جادّه‌اى است که مساعدِ خوب شدن و خوب حرکت کردن و درست راه را پيمودن و به سمت مقصود واقعى راه رفتن است؛ اين خصوصيّت آن راه است که همان معناى حقيقى و واقعى «عدل» است , و اين قطعى است , و توفيقاتى که بشر در اثناى راه پيدا کرده است، مؤيّد اين معنا براى ذهن انسان شکّاک است که آنچه وعده داده شده، تحقّق پيدا خواهد کرد , اين آياتى که تلاوت کردند، به‌نظر من آيات جالب و مهمّى است , يک نکته‌اى در اين آيات - آنجا که حضرت موسى را در آغاز ولادت، مادرش در آب مى‌اندازد - وجود دارد؛ وَ اَوحَينآ اِلى‌ اُمِ‌ موسى‌ اَن اَرضِعيهِ فَاِذا خِفتِ عَلَيهِ فَاَلقيهِ فِى اليَمِّ , , , اِنّا رآدّوهُ اِلَيکِ وَ جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلين؛ (4) [اينجا] دو وعده است: يک وعده وعده‌ى برگرداندن موسى به مادرش است؛ يک وعده وعده‌ى «جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلين» است؛ يعنى آن وعده‌ى عمومى‌اى که به بنى‌اسرائيل داده شده بود که بنى‌اسرائيل منتظر بودند که منجى بيايد؛ و اين منجى از طرف خدا است و خواهد آمد و بنى‌اسرائيل را از دست فرعون نجات خواهد داد , خداى متعال در وحى به مادر موسى اين وعده‌ى دوّم را هم داد - جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلين - يعنى اين را ما از طرف خودمان ميفرستيم، و او را همان مُرسَلى قرار ميدهيم که بنا است آن وعده‌ى بزرگ را و آن آرزوى بزرگ را انجام بدهد؛ اين دو وعده را خداى متعال داد , يک وعده، وعده‌ى نقد و نزديک بود و آن، «اِنّا رآدّوهُ اِلَيک» بود , در آيات بعدى - که حالا آن آيات را آقاى سبزعلى متأسّفانه نخواند - ميفرمايد: فَرَدَدنهُ اِلى‌ اُمِّهِ کَى تَقَرَّ عَينُها وَ لا تَحزَنَ وَ لِتَعلَمَ اَنَّ وَعدَ الله حَقّ؛ (5) اينکه ما بچّه را به مادر برگردانديم، خب بله، «تَقَرَّ عَينُها» دارد، «وَ لا تَحزَن» دارد - دلش خوش شد، دلش آرام گرفت، چشمش روشن شد - امّا اثر ديگرِ اين برگرداندن، اين بود که «وَ لِتَعلَمَ اَنَّ وَعدَ الله حَقّ»؛ بداند که اين وعده‌اى که ما داديم - و گفتيم منجى را ميفرستيم و کسى را خواهيم فرستاد که بنا است جامعه‌ى بنى‌اسرائيل را در مصر از استضعاف خارج کند - وعده‌ى درستى است؛ دلش مطمئن بشود، و خاطرجمع بشود , يعنى يک وعده‌ى کوچک از سوى پروردگار تحقّق مى‌يابد، براى اينکه هر انسان اهل تدبّرى از تحقّق اين وعده‌ى کوچک، اطمينان پيدا کند که آن وعده‌ى بزرگ تحقّق پيدا خواهد کرد , آنچه از موفّقيّتها در طول تاريخ براى بشريّت از طريق دين حاصل شده، همان وعده‌هاى کوچک است؛ از جمله جمهورى اسلامى , جمهورى اسلامى هم يکى از همين وعده‌ها است؛ خداى متعال وعده داده بود که اگر مبارزه کنيد، اگر صبر کنيد، اگر به خداى متعال توکّل کنيد، در جايى که گمان آن را نميبريد و اميد آن را نداريد، به شما قدرت خواهيم داد؛ همين اتّفاق افتاد: ملّت ايران مبارزه کرد، صبر کرد، ايستاد، فداکارى کرد، از دادنِ جان دريغ نکرد و اتّفاقى افتاد که هيچ‌کس تصوّر آن را نميکرد! چه کسى خيال ميکرد در اين منطقه‌ى بسيار حسّاس، در اين کشور بسيار مهم، در مقابله‌ى با آن رژيمِ بشدّت حمايت‌شونده‌ى از سوى قدرتهاى بين‌المللى، يک حکومتى به‌وجود بيايد و يک انقلابى به پيروزى برسد، آن هم براساس دين، براساس فقه، براساس شريعت؟ چه کسى چنين تصوّرى ميکرد؟ هيچ‌کس , اگر کسى بگويد من ميدانستم اين‌جورى ميشود، مگر از طُرق غيبى فهميده باشد؛ محاسبات، مطلقاً اين را نشان نميداد، امّا اين اتّفاق افتاد , بدانيم آن وعده‌ى اصلى، آن کار بزرگ هم اتّفاق خواهد افتاد , اين يک نمونه‌اى از آن چيزى بود که اتّفاق خواهد افتاد , بايد منتظر بود , اين نگاه اديان به پايانِ راهِ کاروان بشرى، نگاه بسيار اميدبخشى است؛ حقيقتاً روحيّه‌ى انتظار و روحيّه‌ى ارتباط با ولىّ‌عصر (ارواحنا فداه) و منتظر ظهور بودن و منتظر آن روز بودن، يکى از بزرگ‌ترين دريچه‌هاى فرج براى جامعه‌ى اسلامى است , منتظر فرج هستيم؛ خود اين انتظار، فرج است؛ خود اين انتظار، دريچه‌ى فرج است، اميدبخش است، نيروبخش است؛ از احساس بيهودگى، از احساس ضايع شدن، از نوميدى، از گيج و گمى نسبت به آينده جلوگيرى ميکند؛ اميد ميدهد، خط ميدهد , مسئله‌ى امام زمان (سلام الله عليه) اين است و اميدواريم که خداى متعال ما را به معناى واقعى کلمه از منتظران قرار بدهد و چشم ما را به تحقّق اين وعده‌ى الهى روشن کند , در مورد مجموعه‌ى کارهايى که شما برادران و خواهران عزيز تحت مديريّت جناب آقاى رى‌شهرى در اين سالها انجام داديد، من حقيقتاً بايستى تشکّر بکنم , کارهاى بسيار خوبى انجام گرفته، کارهاى نويى انجام گرفته , مهم اين است که ذهنها فعّال بشود براى شناختن نقاط خلأ؛ و خود اين، هنر بزرگى است؛ مسئله‌يابى، هنر مهمّى است: انسان نگاه کند، موارد خلأ را پيدا کند , اين مجموعه‌ى شما خوشبختانه آزمون خوبى را در اين زمينه گذرانده است؛ موارد خلأ را پيداکرده و بر اين همّت گماشته است که اينها را پر بکند , مسئله‌ى قرآن و حديث بسيار مسئله‌ى مهمّى است , در همين موضوع مهدويّت و قضاياى مربوط به امام زمان - مسئله‌ى انتظار، مسئله‌ى طول عمر، مسئله‌ى دوران حکومت، مسئله‌ى وظايفى که منتظرين دارند، و مسائل گوناگونى که وجود دارد - بهترين مرجع عبارت است از حديث و آنچه از خود ائمّه (عليهم‌السّلام) نقل شده، که جاى ترديدى را باقى نميگذارد و اين مهم‌ترين مطلب است , همين‌طور که آقاى رى‌شهرى اشاره کردند، بنده هم به اين معنا معتقدم که شواهد عقلى و اعتبارى به‌عنوان مؤيّد ميتوانند به کار بروند، [امّا] آنچه تعيين‌کننده و قاطع است، منابع روايى و حديثى و قرآنى است که به اينها بايستى تکيه کرد، از اينها بايد استفاده کرد , البتّه بايد تنقيح(6) بشود؛ به حرفهاى سست نبايد اعتماد کرد , حرف قرص کم نداريم؛ حرفهاى قوى، محکم و بنيادهاى فکرى مستحکم بحمدالله در اين زمينه خيلى زياد است و ميتوان به اينها تکيه کرد و از اينها استفاده کرد , از خداوند متعال مسئلت ميکنيم که شما را موفّق بدارد , و مجدّداً تشکّر ميکنيم از اينکه اين هديه‌ى باارزش را در ايّام اين عيد مبارک به جامعه‌ى اسلامى تحويل داديد و جامعه‌ى فکرى و معرفتى کشور ان‌شاءالله بهره‌ى کامل را از اين عيدى‌اى که شما داديد خواهد برد , والسّلام عليكم و رحمةالله ‌و بركاته‌ ,
:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
خوشنودی قلب مقدس حضرت صاحب الزمان(عج)صلوات
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان mazhabi و آدرس zeinabiuon.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.